این عنوان کتابی است که جدیداً در حوزه ی "جامعه شناسی سلامت" منتشر شده و حاوی مطالب جالبی پیرامون نقش رسانه ها در شکل دادن به رفتارها، نگرش و ارزشهای افراد در ارتباط با سلامت و روابط شان با عوامل بهداشتی در جوامع. «سلامت رسانه‌اي و زندگي روزمره»، «اشكال بهداشت رسانه‌اي»، «توليد ناراستي»، «خطر، ترس و ناامني»، «آدم‌هاي بد و غيرعادي»، «قربانيان بي‌گناه»، «قهرمانان حرفه‌اي»، «قهرمانان معمولي» و «مردان واقعي، زنان واقعي» از فصل‌هاي اين كتابند.
نویسنده، Clive Seale (كلايو سيل ) در پیش گفتار، هدف از کتاب را "در کنار هم قراردادن رشته ی مطالعات رسانه ای و جامعه شناسی سلامت "ذکر کرده است.
در فصل "سلامت رسانه ای و زندگی روزمره" می خوانیم: "در سراسر مراحل زندگی، ما با منابع متعدد اطلاعات در مورد مطالب بهداشتی برخورد می کنیم که بیشتر آنها رسانه هایی از قبیل تلویزیون، فیلم، رادیو، روزنامه، و مجله اند، که پس زمینه ی ثابت زندگی ما را تشکیل می دهند و حاوی پیام های متعدد تلویحی یا صریح در مورد سلامت و بهداشت اند. یک نقطه ی آغاز برای این کتاب بیان این حقیقت است که پیام های بهداشتی در رسانه های گروهی پر طرفدار دارای تاثیر فراوان اند و منبع مهمی در زندگی معاصر محسوب می شوند و البته منابع تخصصی موجود در کتاب ها و اینترنت و منابع متداول تر مانند توصیه های بهداشتی تخصصی یا عامیانه نیز به آنها اضافه می شوند. اما ارائه ی رسانه ای مطالب بهداشتی، چون تحت تاثیر عوامل تعیین کننده متعددی قرار دارد، خنثی و بی طرفانه نیست. ..."(ص 2).
در بخشی دیگر که احتمالاً به گوش جامعه شناس ها آشنا تر است می خوانیم: "می توانیم ابتدا از روایت گیدنز Giddens در مورد شرایط پیش روی ما در اواخر دنیای مدرن - که او آنها را با سازمان اجتماعی پیش از دوران مدرن مقایسه میکند- استفاده کنیم. این استدلال می گوید که این روزها ما دیگر یک حس قوی تعلق به جامعه ی محلی، که در آن جایگاه خویشاوندی و سلسله مراتب اجتماعی تعیین می شود، نداریم؛ جایی که احساس وظیفه و تعهد مبتنی بر احترام به قدرت و سنت است؛ جایی که تعامل در آن چهره به چهره و سفر به سرزمین های دور غیر معمول است؛ و جایی که جهان با دقت تمام به "ما" و "آنها" تقسیم شده است با دشمنانی که نفرت از آنها خطری ندارد. ما باید جایگاه خودمان را در این جهان پیدا کنیم. ...ما نگاهی روز به روز جهانی تر نسبت به نوع بشر داریم. با آگاهی از این که در یک سطح ما بخشی از یک "نژاد بشر" جهانی هستیم که در زیر ویژگی های ظاهری رنگ پوست، زبان و فرهنگ متفاوت، "همانند ما" هستند. بدین ترتیب، نوع بشر به یک "ما" تبدیل می شود، رو در روی مشکلات و فرصت ها در جایی که "دیگرانی" وجود ندارند. فضایلی چون تحمل و احترام به تفاوت بخشی از اخلاق رسمی می شوند. در کنار آن، انحصار حکومتی، ابزارهای اعمال خشونت به وسیله ی جنگ، یا نظام های جزائی قرار می گیرد، به نحوی که اقدام های بین فردی خشونت آمیز برای حل منازعات طرد می شوند و جای آن ها را حل مسئله از راه گفت و گو می گیرد. کار الیاس Elias در مورد فرایند متمدن سازی، با مطرح ساختن آرام سازی پیشرونده ی جامعه ی مدنی، به خوبی در این نفطه با تحلیل گیدنز پیوند می خورد" (ص 22).
"پزشکی، به عنوان یک نظام خبره که ما در لحظات سرنوشت ساز به آن روی می آوریم، این روزها باید برای ایجاد اعتماد تلاش بیشتری بکند. اقتدار پزشکی دیگر مانند گذشته نیست و نمایندگان این نظام شاید برای تعدیل رفتار و ظاهر خود به منظور جلب حمایت مشتریان محتاج تلاش جدی تری باشند. ... به اعتقاد گیدنز،اعتماد مستلزم گشودن دریچه ی روح فرد به روی دیگری است" و فلسفه ی "بیمار محوری" دقیفاً به همین شیوه شکل گرفته است" (ص 23).
کتاب رسانه و سلامتی، نوشته ی کلایو سیل، ترجمه ی ناصر بلیغ، تهران: دفتر پژوهش های رادیو،1387

Comments (1)

On ۰:۲۶ , hamid گفت...

بسم الله الرحمن الرحیم
به بازار عمل با دست خالی منو مهر تو ای مولی الموالی
مپرس از من که بودم یا که هستم گنهکارم ولی دل به تو بستم
مرا اشک محبت آبرو داد دلم را از سیاهی شتشو داد
گرفتند آنکه برندم سوی نار به جرم اینکه می باشم گنه کار
بود در موج آتش این شعارم خدایا من حسین را دوست دارم
--------------------------------------------------------------------------------------------------
سلام دوست عزیزم
من خیلی دوست دارم نظر شما را راجع به قانون علل و معلول بدانم
بنابراین شما را به وبلاگ واقعیت چیست دعوت می کنم
منتظرتان هستم

hamiddoost.blogfa.com